فقط برای توووووووووووو
فقط برای توووووووووووو

فقط برای توووووووووووو

دل نوشته زیبای دوستت دارم


اگه منتظر یه فرصت بودید تا بهش بگید دوسش دارید ، الان وقتشه :x

بهترین ها رو براتون آرزو میکنم 

وقتی با گفتگو مشکلتون حل نشد ؛
وقتی بحثتون به بن بست رسید ،
فقط….
بغلـــــــش کن …
دم گوشش بگو خله دوست دارم
همین کافیه !
.
.
.
دم چشمهایت گرم
با آن دوستت دارم های عاشقانه اش…
از زیر زبانت که نمیتوان حرفی کشید !
.
.
.
دوست داشتنت
اندازه ندارد
حجم نمی خواهد
وقتی تمام کشور وجودم
سرزمین حکمرانی توست . . .
.
.
.
مـَــن
کَـســـیَــــــم ﮐــﻪ
ﻭﻗﺘــــــــﯽ ﯾـﻪ نَــــــفَــــــــرو
ﺩﻭﺳــــــــــﺖ داشتـــه بــــاشَـــــــــــــم…
ﻭﺍﺳــــــﻪ ﺑــقــیــــه
ﻧﻤــــــــﺎﺯ “مِــــیِـّــــــتــــــــ”
مــــــی خــــونَــــــم
.
.
.
تو من را بهتر می شناسی
وقتی لبخند می زنم
یعنی دریاچه ای آرام در صبح ام
یعنـــــی
آنقدر دوستت دارم
که هیچ سنگریزه ای
خوشبختی ام را به هم نمی زند !
.


.
.
دوست داشتنت
تنها کار “عاقلانه ای” است که
از “دلم” بر می آید !
.
.
.
مرا دوست بدار
به سان ِ گذر از یک سمت خیابان
به سمتی دیگر
اول به من نگاه کن
بعد به من نگاه کن
بعد باز هم مرا نگاه کن…!
.
.
.
سرمایه ام تویی !
از تمامِ دنیا فقط …
بی اندازه دوستت “دارَم”
.
.
.
ﺣﺎﻝ ﮐﻪ ﻣﻦ ﺩﻭﺳﺘﺖ ﺩﺍﺭﻡ ﺩﻣﻮﮐﺮﺍﺳﯽ ﺭﺍ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﮐﻦ
ﺑﻮﺩﻧﺖ ﺑﺎﯾﺪ ﻓﻘﻂ ﻣﺎﻝ ﻣــــــﻦ ﺑﺎﺷﺪ !
.
.
.
دوست داشتنت بوی باران می دهد
همان قدر بی مقدمه ، همان قدر بی دغدغه
فقط یادت باشد مثل باران مرا بی واسطه دوست داشته باشی . . .
.
.
.
تمام دوستت دارم ها را قطار کرده ام ، تا مرا به تو برساند . . .
.
.
.
کاش باورت نشود که چقدر دوستت دارم
تا تمام عمر آنرا به “تو” ثابت کنم
.
.
.
ﻣﯽ ﺗﺮﺳﻢ ﺁﻧﻘﺪﺭ ﺩﻭﺳﺘﺖ ﺑﺪﺍﺭﻡ
ﮐﻪ ﺧﺪﺍ ﻫﻢ شک ﮐﻨﺪ ﮐﻪ ﺁﻏﺎﺯِ ﻋﺸﻖ ﺍﺯ ﺁﺩﻡ ﻭ ﺣﻮﺍ ﺑﻮﺩﻩ ﯾﺎ ﺍﺯ ﻣﺎ !
.
.
.
تمام دکترها جوابم کرده اند
عجب سرطان بدخیمیست دوست داشتنت . . .
.
.
.
سفر به فضا سفینه نمی خواهد
تو بگو دوستت دارم ، فضا با من . . .
.
.
.
نه آبم که رد شوم ، نه سنگم که سفت !
من از جنس دلم ، آدمم ، دوستت دارم !
.
.
.
می پرسی : چقدر دوستم داری ؟
می خندم : جهان را متر کرده ای ؟!
.
.
.
لبهایم را در گلدان می کارم
گلواژه ی “دوستت دارم” می روید . . .
.
.
.
تو را چون آب دریا دوست دارم
به قدر خواب و رویا دوست دارم
سرکاری ! همه اینها دروغه
تو را من بیش از اینها دوست دارم
.
.
.
وقتی تو نیستی …
غریبانه زیستن کار من است
وقتی تو نیستی …
” واژه ها هم خساست می کنند نه دلبری ”
کم آورده ام !
غریبی را بر این دو خط واژه “ دوستت دارم ” حک کن !
بی هوا نوشتم، به هوای کسی …
.
.
.
ﺑﺎ ﺁﻧﮑﻪ ﺯﻧﻢ . . .
ﻧﻤﯽ ﺗﺮﺳﻢ ﺍﮔﺮ ﻧﮕﺎﻫﺖ ﮐﻨﻢ ﻭ ﻣﻦ ﺑﮕﻮﯾﻢ ﺩﻭﺳﺘﺖ ﺩﺍﺭﻡ !
ﻧﻤﯽ ﺗﺮﺳﻢ ﺍﮔﺮ ﺑﺎﺭ ﺍﻭﻝ ﻣﻦ ﺑﺒﻮﺳﻤﺖ . . . !
ﻧﻤﯽ ﺗﺮﺳﻢ ﺍﮔﺮ ﺟﺎﺭ ﺑﺰﻧﻢ ﮐﻪ ﻋﺎﺷﻘﻢ !
ﻭﻟﯽ ﻭﺍﯼ ﺑﺮ ﺁﻥ ﻭﻗﺖ ﮐﻪ ﺗﻮ ﻧﺎﺯ ﮐﻨﯽ . . .
ﻣﻄﻤﺌﻦ ﺑﺎﺵ ، ﻣﺮﺩﺍﻧﻪ ﻣﯽ ﺭﻭﻡ

استاتوس ها و دل نوشته های فوق العاده زیبای محبت آمیز


شاید بگذرم از تو اما
حسابِ لبهات
از تمامِ تو جداست
الکی ست مگر
من از آن لبها
دوستت دارم شنیده ام
.
.
.
از تو که حرف می زنم ؛
یک جور خوبی ،
…حال من بد می شود !
.
.
.
دَست هـآی تو حق ِمن اَست ,
حقم را کف ِ دستم بگُذار
.
.
.
تمام خاطره ها به “تو” ختم میشود ،
در چهار راه یاد ایستاده ای ؟!
.
.
.
بیا قرار بگذاریم هر چند شنبه
در خوابی
خیالی
…جایی
یک دلِ سیـر
هم را ببینیم
.


.
.
تو را سفید می نویسم که ازدحام تمام رنگ هاست
و عاشقانه می خوانم
عشقی که حاصل جمع تمام عاطفه هاست !
.
.
.
ﺗﺎ ﮔﺮﻣﯽ ﺁﻏﻮﺵ ﺗﻮ ﻫﺴﺖ
ﺍﯾﻤﺎﻥ ﻧﻤﯽ ﺁﻭﺭﻡ
ﺑﻪ ﺁﻏﺎﺯ ﻓﺼﻞ ﺳﺮﺩ
.
.
.
نترس جانم . . .
این پرنده ،با مشتی دانه ،اهلی هیچ دلی نمی شود
وقتی پرواز را فقط در آسمان تو آموخته . . . !
.
.
.
تو کز نجابت صدها بهار لبریزی
چرا به ما که رسیدی همیشه پاییزی
ببین سراغ مرا هیچ کس نمی گیرد
مگر که نیمه شبی غصه ای ، غمی ، چیزی
.
.
.
همه چیز را می شود حاشا کرد
جز عطــــر آن که دوستــــش داری…
.
.
.
آرام دوستت خواهم داشت
طوری که حتی خودت هم از این عشق بویی نبری . . . !
.
.
.
از این همه درخت زبان بسته
برگی باقی نمی گذارد
بادی که تو
در جهانم کاشته ای
.
.
.
من میتونم دنیا رو یه دستی فتح کنم
به شرطی که اون دست دیگه ام رو تو گرفته باشی . . .
.
.
.
من را اگر برای تنهایی ات بخواهی
خیانت کرده ای
برای با من تنها بودن
قدمی اگر برداری
دوستم داشته ای…
سیدمحمد مرکبیان
.
.
.
کسی رو انتخاب کن که طوری بهت نگاه کنه
که انگار یک معجزه ای …
.
.
.
مقصد مهم نیست ، مسیر هم مهم نیست
حتی خود سفر هم چندان مهم نیست ، همسفر خیلی مهمه . . .
.
.
.
بدنم موج برمیدارد روی دریای خیالت
کوبانده می شوم به ساحل تنهایی و شن های داغ خواستن
تو را درخود فرو می کشند
و کفم بریده می شود از شوق شیدایی !
.
.
.
حرف هایمان را پیش از گفتن پاک کردیم
اما
آثارشان
پر رنگ تر از این حرف ها بود
که چشمهایمان
آنها را از قلم بیاندازند
آرمین یوسفی
.
.
.
تو سرما بخوری
من هم می خورم !
برای دو نفر که همدیگر را دوست دارند
این یک اتفاقِ منطقی ست
نه به ویروس ها ربط دارد
نه هیچ چیزِ دیگر
.
.
.
کاش می توانستم
صدای تو را بنویسم…
«عباس معروفی»
.
.
.
“عزیز بودن” جرم نیست ،
امتیازیست که “تو” در قلب من داری
و “خیلی ها” ندارند
.
.
.
خوشبختی یعنی :
عکستو توی کیف دستیش ببینی . . .
.
.
.
در دنیا فقط ۳ نفر هستند
که بدون هیچ چشم داشت و منتی و فقط به خاطر خودت
خواسته هایت را برطرف می کنند !
پدر و مادرت و نفر سومی که خودت پیدایش می کنی . . .
.
.
.
من و شب
جاده را پشت سر گذاشتیم
در انتهای راه
شب
خورشید را به آغوش کشید
من
جای خالی تو را …
.
.
.
لایق پرستش است
کسی مثل تو
که در این بی مهری ها
بی چشم داشت محبت می کند . . .
.
.
.
نفس مصنوعی یعنی :
تو نباشی و من به عکست خیره شوم . . .
.
.
.
برای فتح شهر تو ، دعا لازم نیست
کلیدش در میان لبهای من است …
.
.
.
عشق را
با تمام وجود فریاد می زنم
تابه دنیا ثابت کنم:
تمام مسیرها به طرف مشترک مورد نظراشغال نمی باشد !
.
.
.
یک جفت چشم سیاه . . .
یک جفت چشم آسمانی . . .
یک جفت چشم سبز . . .
خیلی ها برای این ها شعر مینویسند . . .
اما تو . . .
صاحب آن چشم های قهوه ای ساده هستی . . .
که شعرت را
تنها من میدانم . . .
.
.
.
ﺍﻧﮕﺎﺭ ﮐﻪ ﯾﮏ ﮐﻮﻩ ﺳﻔﺮ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺩﺷﺖ
ﺍینقدر ﮐﻪ ﺧﺎﻟﯽ ﺷﺪﻩ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ “ﺗﻮ” ﺟﻬﺎنم
.
.
.
اخــم هـای تــــــو
بــالا تـرین لذت دُنیـــاست
ای بَهانه ی تَمام لـوس شدن هـای مَــن !
دوستت دارم
.
.
.
عشق
نه دادنی است
و نه گرفتنی
عشق شریک شدنی ست . . .
.
.
.
سفری به دور دنیاست
وقتی دستانم تا انتها رویت را نوازش می کنند . . .
.
.
.
وقتی خدا می خواست تو را بسازد،
چه حال خوشی داشت،
چه حوصــله ای !
این مـوهــا، این چشم هــا ….
خودت می فهمــی؟
من همه اینها را دوست دارم
عباس معروفی
.
.
.
اگر تو نبـــودی
مــن
بی دلـــیل ترین اتفـــاق زمیـــن بــودم
تو هـــستی
و مـــن
محکـــمترین بهانه ی خلقت شـــدم . . .
.
.
.
وقتـــــــی کســـی تو را . . .
عاشقانـــــــه . . .
دوســــت دارد . . .
شیوه ی بیــان اســــــم تـو . . .
در صدای او متفاوت است !
و تــــو . . .
مـــــــی دانـــــــی که نامت . . .
در لبهـای او ایـــمــــــن است . . . !
.
.
.
وقتی می گویی حالَــــــت چگونه است،
حالَــــــــم خوب می شود !
.
.
.
دنیا فهمید خیلی حقیر است وقتی گفتم :
یک موی تو را به او نمیدهم . . .
.
.
.
می خواهم با کسی بروم
که دوستش دارم . . .
نمی خواهم بهای همراهی را
با حساب و کتاب بسنجم ،
یا در اندیشه ی خوب و بدش باشم . . .
نمی خواهم بدانم
دوستم می دارد یا نمی دارد ؟!
می خواهم بروم . . .
با کسی که
دوستش می دارم . . . !
.
.
.
عزیزم !
از من نخواه، منطقی باشم،
من از “دیوونگیمه ” که دوستت دارم …!
.
.
.
تو بمان…
حتی اگر ساکت و مشغول کارهای خودت باشی!
همین که شاهد حضورت باشم کافیست…!
.
.
.
در شعرهایم “من” و “تو” بسیار است
اما قحطی “ما” آمده انگار !
.
.
.
ﺳﺎﺩﻩ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ نــــده
کسی که ﺗــــــﻮ ﺭا …
فـــــــــــــط ﻭ فــقــــــــط
به خاطر ﺧﻮﺩﺕ می خواهد !
.
.
.
نه سرما اثر کردنی ست نه باران خیس کردنی
اگر تو با من قدم بزنی !
.
.
.
میدانم ؛
دیگر برای من نیستی !
اما ….
دلی که با تو باشد این حرفها را نمیفهمد…
.
.
.
هنوز هســـت !
” عشق واقعی ” را میگویم . . .
خیانت هست،دروغ هست، بازی با دل هم هست ،
درست . . . !
ولی یه جایی گوشه ی پاک دلِ بعضیا ،
به دور از گناه ها و بدی ها . . .
هنوز هم هســت عشـــــــــــــــــــــــق واقعی